Previous Lesson -- Next Lesson
ا۰۵ -- سومین فرمان: نام خدا را بیهوده به کار مبرا
اخروج ۷:۲۰ ا
ا«نام یَهُوَه خدای خود را به باطل مبر، زیرا خداوند کسی را که اسم او را به باطل بَرَد بیگناه نخواهد شمرد».ا
ا۱.۰۵ -- نام خداا
اانسان نمیتواند بدونِ آفرینندهاش زیست کند. او به صورت خدا آفریده شد، ولی خدا را ترک کرد. از آن زمان تا کنون، او در بیابانِ این جهان سرگردان بوده، به دنبال خانه گمشدهاش میگردد و در آرزوی رسیدن به سرچشمه پنهانش میباشد. از این رو، هزاران خدا ساخته است که با نگاهِ خشمگین که بر چهره دارند، فقط ترسها و آرزوهای ناگفته او را منعکس میسازند. او پول برای افسونهای سِحرآمیز، کف بینی و فالگیریها خرج میکند که هیچگونه حفاظت و امنیت فراهم نمیکند. مسلمانان سنگِ سیاه (حجر الاسود) را بهگونهای میبوسند و احترام میگذارند که گویا یک روحِ آسمانی را در خودش جای داده است. بوداییها مجسمه زرین بودا را میپرستند که با بیتوجهی بر پیروانِ ناآگاهِ روحانیاش خندان است.ا
امکاشفه مستقیم خداوند از خودش که میگوید: «من یَهُوَه خداوند تو هستم» باید به جستجوی مردم پایان بخشد. ظهور او در بوته مشتعل تاریخی بود، زیرا خداوند خودش را آشکار ساخت و نامش را اعلام کرد. در سراسر عهد عتیق و عهد جدید مکاشفات گوناگون از خدا هست. کتابمقدس ۶۳۸ نام و نشان را از خدای تثلیث در اختیار ما قرار میدهد. در زبانهای سامی هر نشان و نمادی نامی دیگر است. بنابراین، نه تنها خدا عادل است، بلکه او یگانه عادلی است که تمام عدالت در او متمرکز شده است. او نه تنها قدوس است، بلکه یگانه قدوسی است که پُر از قدوسیت میباشد. هر یک از این نامها پرتویی از شکوه اوست. ولی نامی که بیشتر از همه نامها در عهد عتیق یافت میشود یَهُوَه است که ۶۸۲۸ بار بهکار رفته است. این نام یعنی توانا بر همه چیز و کس، یگانه قدوس، بیعیب و نقص، خداوندِ تاریخ که وفاداریاش هرگز دگرگون نشده و نخواهد شد.ا
ا۲.۰۵ -- خداوند در عهد جدیدا
ادر عهد جدید خودِ خداوند درحُکمِ شخصِ عیسای ناصری جسم پوشید و انسان شد. فرشتگان، پیامبران و همه باورمندان، اعتراف میکنند و موافق هستند که «عیسی، خداوند است.» ولی عیسی هرگز خودش را جلال نداد، بلکه همواره پدر آسمانیاش را گرامی داشت. درواقع به ما آموزش داد که در دعا بگوییم: «ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.» در این دعا، نام پدر فوق از تمامیِ نامها گرامی داشته شده، جلال یافته و تقدیس گردیده است. مکاشفه خدای پدر توسط عیسی ما را به بلندترین سطح از شناختِ خدا بالا بُرده است.ا
اعیسای خداوند، در کمالِ فروتنی جسم پوشید و آشتی بین خدای قدوس و همه گناهکاران را به وسیله مرگش بر صلیبِ خجالت به انجام رساند. «از این جهت خدا نیز او را به غایت سرافراز نمود و نامی را که فوق از جمیع نامهاست بدو بخشید. تا به نام عیسی هر زانویی از آنچه در آسمان و بر زمین و زیر زمین است خم شود؛ و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیح، خداوند است برای تمجید خدای پدر» (فیلپیان ۹:۲–۱۱). از آن وقت تا کنون، روحالقدس نام اصلی عیسی را جلال داده و به ما اطمینا ن میبخشد که او «خداوند» است. در همان وقت، روحالقدس ما را از یگانگی خدای پدر، پسر و روحالقدس مطمئن میسازد. داوود پیشتر این مکاشفه را شنیده بود: «یَهُوَه به خداوندِ من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانترا پای انداز تو سازم» (مزمور ۱:۱۱۰).ا
ا۳.۰۵ -- مفهوم دانستنِ نام خداوند چیست؟ا
ااگر کسی به یک شهر ناشناخته بیاید، خوشحال میشود اگر نشانی شخصی را داشته باشد که در آن شهر میشناسد. او میتواند با دوستش تماس بگیرد و از وی درخواست راهنمایی و کمک نماید. خوشا به حال کسی که نام راستینِ خدا را میداند و «شماره تلفن» او را نگه میدارد؛ مزمور ۱۵:۵۰ «در روز تنگی مرا بخوان تا تو را خلاصی دهم و مرا تمجید بنمایی.» خداوندِ زنده ما که در آسمان است به خواب نمیرود، و او مشتاقانه در انتظار تماسهای تلفنیِ روحانی ماست.ا
اهرگونه رویارویی و برخوردی که با خدای قدوس داریم، گرفتاری، تنهایی و گمگشتگی ما را در گناه نشان میدهد. شکوهمندی قدوسیت او، سطحی بودن اخلاقیات و مردم دوستیِ نادرستِ ما را آنگونه که در واقع هست آشکار میسازد. مهربانی و نیکویی خدا ما را تشویق به اعتراف گناهانمان میکند، و فروتنی او، غرور زهرآگین ما را آشکار میسازد. شناختنِ نام خدا این امکان را برای مردم نابسامان و خُردشده فراهم میسازد تا شخصاً با او در تماس باشند.ا
اایمان روزافزون ما به خدا سبب میشود که در سومین فرمان خدا که میگوید: «من یَهُوَه خداوند تو هستم» ریشه بدوانیم. ضمیر مِلکی «تو» در اینجا نشان میدهد که خدای قدوس با مخلوقاتش که همانا انسانهای گناهکار، ناشایست و ضعیف هستند احساس وابستگی و همدردی میکند. درباره وفاداری و محافظتش آنان را مطمئن میسازد. بنا بر عهد جدید، او ما را جزو خانواده الهی کرده است که در آنجا عیسی سر است و ما اعضای خدمتگزار بدنِ روحانی او هستیم. خدای پدر مایل است که با فرزندانش یک فکر و یک روح باشد و به وسیله آنها کار کند تا این نسلِ شرور را رستگار گرداند. در رحمتش به آنان اقتدار میدهد تا به نامش توکل و عمل کنند.ا
ا۴.۰۵ -- استفاده بیهوده از نام خداوندا
ادر جهانی زندگی میکنیم که تحت تأثیر عمیقِ مکاشفات خدا در کتابمقدس قرار گرفته است. ولی مردم کمی هستند که از صمیم دل به او ایمان دارند. اگر انسان در حضور خدا نمانَد، در نهایت نام خدا را بیهوده بهکار خواهد بُرد. چنین کسانی نام او را با بیتوجهی بهکار میبرند درست مانند اینکه دارند پولی بیارزش را خرج میکنند. حتی مسیحیان تولد تازه یافته هم پاسخگوی محزون ساختن روحالقدس با یاوهگوییشان هستند. آنها گاهی درباره نام خدا نسنجیده سخن میگویند. سومین فرمان ما را آگاه میسازد و حفظ میکند تا نام خداوند را بیهوده به کار نبریم.ا
امسیحیانِ اسمی، پیوسته ولی نابخردانه از نام خدا استفاده میکنند در وقتی که میگویند: «خدایا! ای خدا!» و غیره. آنها مانند برخی از بچهها هستند که با تلفن بازی میکنند در زمانی که شمارهای را میگیرند ولی با کسی که به سرعت دویده تا پاسخ تلفن را بدهد سخن نمیگویند، بدیهی است که اگر آنها این کار را بارها و بارها ادامه دهند، کسی که زنگ تلفنش به صدا درآمده خشمگین میشود و از شنیدنِ زنگ مزاحم تلفنی خودداری خواهد کرد. هنگامی که خدا را میخوانیم، او میشنود. درباره زمانی که نامش را بر زبان میآورید چه فکر میکنید؟ اگر از نامش نسنجیده استفاده کنید، این کار نشان میدهد که چه زندگی بچگانهای در حضور خداوند دارید.ا
ا۵.۰۵ -- مسلمانان نام الله را به زبان میآورندا
ایک مسلمان نیاز دارد که نام الله را بارها بهکار ببرد با این امید که از گناه مبرا خواهد شد، و امین و پارسا و مؤمن به نظر خواهد رسید. باور وی این است که هر چه بیشتر نام الله را بر زبان بیاوَرَد، گناهانِ بیشتری از او آمرزیده میشود. این تصور، شکل گرفتنِ ستایشِ سطحی را افزایش میدهد که نام الله را بیهوده بهکار بردن بخشِ بنیادی در آن است. دانستن این نکته لازم است که یک مسلمان رابطه شخصی با الله ندارد. گفتگوی او با الله، تنها مانند زیرِ لب سخن گفتن یک غلام در پاسخ به اربابی است که ترس بر جان میافکَنَد، و با این همه او نمیداند که آیا اربابش میشنود یا نه.ا
ااز این گذشته، نیایشهای روزانه مناسک و شعائر، اجباری و تحمیلی است. پیرو اسلام بهطور متوسط باید هر روز هفده بارسوره فاتحه را در بین پنج نمازی که دارد در خموشی یا با صدای رسا از بر بگوید. نزدیک به یک میلیارد مسلمان در سراسر جهان باید فاتحه را به زبان عربی در نماز بخوانند، هر چند که بیش از ۸۰۰ میلیون مسلمان زبان عربی را درک نمیکنند. شوربختانه، دعای ربانی نیز توسط برخی از مردم و در بعضی از کلیساها در جریان جلساتِ پرستش از روی بیفکری تکرار میشود.ا
ا۶.۰۵ -- دعاهای نامشخص و بگومگوهای بیفایدها
انه تنها مسلمانان مناسک و شعائر خود را نابخردانه از بَر میگویند، بلکه مسیحیانِ بیشمار نیز وجود دارند که دعاهایشان را با صدای یکنواخت و تلاوت مانند ادا میکنند. آنها مشابه مادری هستند که برای فرزندش در هنگام رفتن به تختخواب میسراید. چگونه به خود اجازه میدهیم خدا را بخوانیم بدون اینکه انتظار پاسخ از او داشته باشیم، یا با او سخن بگوییم در حالی که به تجارت یا مطالبِ کم اهمیت و بیمعنی فکر میکنیم؟ برای نمونه، اگر مجال داشته باشیم که رهبر کشورمان را شخصاً ملاقات کنیم و در خلوت با او گفتگو نماییم، آیا از پیش درباره هر سخن فکر نخواهیم کرد و آن را قبل از گفتن نخواهیم سنجید؟ و آیا خدا برای ما کم اهمیتتر از انسان است؟ هر که بدون تفکر دعا نماید، از خدا رویگردان است و به او احترام نمیگذارد.ا
اگاهی برخی از الهیدانان نیز در آستانه زیر پا گذاشتن سومین فرمان و محزون ساختن روحالقدس قرار میگیرند. آنها این کار را زمانی انجام میدهند که مشغول آموزشِ کتابمقدس و گفتمان درباره صفات و کارهای معجزه آسای خدا هستند. جُستار آنان بهگونهای است که دارند پیرامون برخی تجربههای علمیِ آزمایشگاهی، ولی بدون احساس کردن حضور او گفتگو میکنند. ما نمیتوانیم گفتگوی عینی یا خنثی درباره خدا داشته باشیم، زیرا او یک چیز یا مفهوم نیست. او یک شخصِ زنده است و برای همیشه با ماست. خدا به گفتگوهای ما گوش میکند و افکار ما را از دور میداند. بنابراین، هرگونه درس الهیات که خالی از ترس خدا و احترام به اوست، بدون شک ما را به سوی زیر پا گذاشتنِ سومین فرمان سوق میدهد.ا
ا۷.۰۵ -- استفاده گناهآلود از نام خداا
اوای بر کسی که آگاهانه کلام خدا را تحریف میکند، مسخره مینماید یا درباره آن جوک میسازد! آنها با این کار دارند به نامی توهین میکنند که برتر از همه نامهاست و نیز نشان میدهند که هیچگونه ترس و احترامی برای او قایل نیستند. از این رو، در خندیدن به کلام خدا هرگز نباید به دیگران بپیوندیم. به جای آن، لازم است به تمسخر کنندگان هشدار بدهیم و برای خدا وفادار و استوار باشیم. نویسندگانِ فیلم و کتاب از تأثیر بسیار عمیقِ واژههای مذهبی آگاهی دارند و در آثار خود از آنها استفاده میکنند. ولی آنها واژههایی مانند «گناه»، «جهنم» یا «هلاکت» را با معنی حقیقی که دارند بهکار نمیبرند، بلکه مفاهیم دنیوی را جانشین آنها میسازند. واژههای آنها به جانب خودشان برخواهند گشت و آنان را محکوم خواهند ساخت.ا
ابیشتر اوقات مردم نسبت به یکدیگر عصبانی میشوند، و در خشمِ جنونآمیزی که دارند با نامهای خدا، الله یا عیسی یکدیگر را نفرین مینمایند. ایشان سوگند میخورند یا پیرامونِ عذاب الهی و سایر حقایق مذهبی سخن میگویند بدون اینکه درباره آنها فکر کنند. روزی شبانِ کلیسایی از کنار یک کارگر بنّایی میگذشت که شنید سوگند میخورد و نفرین میکرد، سپس از او پرسید: «آیا همیشه این قدر با صدای بلند دعا میکنی؟» آن مرد در حالی که سردرگم شده بود با تندی پاسخ داد: «من دعا نمیکردم.» سپس شبان گفت: «ولی شنیدم که شما نام خدا را میخواندی و او قطعاً پاسخ شما را خواهد داد.» آن کارگر با شنیدنِ این سخن در مسیرش از کار ایستاد.ا
ابسیاری وقتها مردم بر ضد یکدیگر و حتی بر خلاف خویشانِ خود با بیدقتی سوگند یاد میکنند. در پسِ چنین سوگندهایی کینه و نفرتِ عمیق قرار دارد. چنین نفرینهایی را عیسی برابر با قتل بهشمار میآوَرَد، زیرا صورتِ خدا را که در انسان است آلوده میسازد.ا
ا۸.۰۵ -- هشدار خدا : مجازاتِ شدیدا
اسومین فرمان دارای هشدار مهم و خطرناکی است: «خدا کسی را که نامش را بیهوده بهکار ببرد بهناچار مجازات خواهد کرد.» با وجود این هشدار، برخی از مردم نام خدا را به زبان میآورند تا بعضی کارهای پلید را بپوشانند و آگاهانه از نامش استفاده میکنند تا بیانصافی خود را موجه نشان دهند. وای بر کسی که نام خدا را بیهوده بهکار ببرد تا دروغگویی و ریاکاری را بپوشانَد! این روزها مردم به سختی به یکدیگر اعتماد میکنند، زیرا آنها راست نمیگویند حتی زمانی که به نام خداوند قسم میخورند. عیسی بیچون و چرا ما را قدغن کرد تا قسم نخوریم: «بلکه سخن شما بلی، بلی و نی، نی باشد، زیرا که زیاده بر این از شریر است» (متی ۳۷:۵). اگر ما سوگند بخوریم و دروغ بگوییم، تنها به مردم دروغ نمیگوییم بلکه به خود خدا هم دروغ میگوییم. سومین فرمان که بر ضد بیهوده بهکار بردن نام خداوند به ما هشدار میدهد، شاملِ سوگندِ نادرست میشود. به همین دلیل است که چرا کتابمقدس میگوید: «ترسِ خداوند ابتدای حکمت است.» همه ما نیاز داریم که از خدا بترسیم تا مبادا در گناه بیافتیم.ا
اخدا بیزار است از کسی که او را میشناسد ولی هنگامِ گرفتاری نامش را نمیخواند یا در انتظار پاسخ یا راهنماییِ او نمیمانَد، لیکن به جایش مستقیم سراغ فالگیر میرود. فالگیری که نام خداوند را به باطل میبَرَد و ادعا میکند که گذشته، حال و آینده را آشکار میسازد (تثنیه ۹:۱۸). خدا میگوید: «کسی که به سوی صاحبانِ اَجنّه و جادوگران توجه نماید تا در عقب ایشان زنا کند، من روی خود را به ضد آن شخص خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت» (لاویان ۶:۲۰). برقراری ارتباط با مردگان و گرفتن پیام از سوی آنان نیز ممنوع است. مسلماً چنین گناهانی انسان را از خدا جدا میسازد و قلبش را به روی شیطان و ارواحش باز میکند. از دیدِگاه خدا اینگونه پیمانشکنی مانند زناست. دهشتناک بودن این امر مانند مردی است که به زنش خیانت میکند و پولهای همسرش را برای فاحشهها خرج مینماید.پس شگفتآور نیست که خداوند چنین کارهایی را «زنای روحانی» (لاویان ۶:۲۰) و چنین مردمی را «نسلِ شریر و زناکار» مینامد.ا
امردم درآفریقا و آسیا طلسمهایی دارند تا خودشان را از بدی حفظ نمایند. پولِ بسیاری برای این چیزها خرج میکنند و به آنها توکل دارند. همچنین «نوشتههای جادویی» مینویسند تا در کاسبی موفق شوند و عشق را بین زوجها فرا بخوانند. ملتهایی که این خرافات را بهجا میآورند خدا را بهراستی نمیشناسند. در برخی کشورها کارهای جادوگری، موهومپرستی و آیندهنگری را حتی از تلویزیون نمایش میدهند. درحُکمِ مسیحیان ما این نمایشها و آموزشها را حملاتِ شیطانی به بینندگانِ ساده لوح بهشمار میآوریم. آنها هیچ کاری جز باز کردن درهای جهنم به روی مردم انجام نمیدهند. با این همه، خداوند آشکارا بر ضد تمام این خطرات به ما هشدار میدهد، زیرا بدون تردید ما را از او جدا میسازد. تنها عیسی میتواند چنین کسانی را از اسارت آزاد سازد. بختبینی، کفبینی و به حالت پرواز درآمدن برای احضار ارواح، راههای میانبُر برای رفتن به جهنم است. طالعبینها در بسیاری از هتلهای هندوستان در انتظار هستند تا آینده هر مسافری را پیشگویی کنند. آنها همچنین عکسها از چشمانی میکِشند که با تیر سوراخ شدهاند تا چشم بدخواه را دفع کند. برخی در خودروهایشان طلسم، در خانههایشان و روی چوبِ آتشزنه نعل اسب آویزان میکنند تا از مصیبت و بلا به دور باشند. چنین مردمی بیشتر به قدرت تاریکی ایمان دارند تا به یاری و امدادِ خدا که پدر آسمانیشان است. از آنجا که آنها این کارها را انجام میدهند در اسارتِ قدرتِ این دوره هستند.ا
ا۹.۰۵ کفرگویی و توهین به خداا
ابرخی از انسانها در گفتنِ نام خدا زیادهروی میکنند در وقتی که ناآگاهانه به نام خدا و مسیحش سوگند میخورند. آنها خودشان را با کسانی همتراز میکنند که بر ضد نام پدر، پسر و روحالقدس سرکشی مینمایند. شیطان با خدا دشمنیِ دیرینه دارد. توهین به خدا گونهای از گردن نهادن به دیوهایی است که مانند کثافت از جهنم به بیرون جاری میشوند. اگر کسی میباید نامهای طولانی را بخواند که در آن به نام مسیح توهین شده است، نَفَسِ جهنم را در صورتش احساس خواهد کرد. در لاویان ۱۴:۲۴–۱۶ میخوانیم: «آن کس را که لعنت کرده است بیرون لشکرگاه ببر و همه آنانی که شنیدند دستهای خود را بر سر وی بنهند و تمامیِ جماعت او را سنگسار کنند. و بنی اسراییل را خطاب کرده بگو: هر کسی که خدای خود را لعنت کند، متحمل گناه خود خواهد بود. و هر که اسم یَهُوَه را کفر گوید، هر آینه کشته شود. تمامیِ جماعت او را البته سنگسار کنند، خواه غریب، خواه متوطن، چونکه اسم را کفر گفته است، کشته شود.»ا
اهنگامی که درباره یک کافر گفتگو میکنیم یا او را مورد قضاوت قرار میدهیم، لازم است که فروتن و هُشیار باشیم. بسیاری از کسانی که دیو زده هستند، آن قدر کورند که در حالی که فکر میکنند خدا را خدمت مینمایند، در واقع با او و مسیحش سر جنگ دارند (یوحنا ۱۹:۱۵–۲۱، ۱:۱۶–۳). رهبران ریاکار و از خودراضی یگانه کسانی بودند که عیسی را به مرگ محکوم کردند و ادعای آنها این بود که او به خدا کفر گفته بود. با وجودی که آنها رهبرانِ روحانی بودند ولی تشخیص ندادند که عیسی یگانه پسر خدای زنده بود. آنها هر چند نسبت به خدا تعصب داشتند، ولی به عیسای مسح شده او توهین کردند. آب دهان به صورتش انداختند و به سرش ضربه زدند. رهبران این مردمِ باستان خداوندشان را که در میانشان بود نشناختند و نپذیرفتند. بلکه او را رد کردند و مصلوب نمودند. غمانگیز است که امروز نیز بسیاری از آنها او را رد میکنند.ا
امسلمانان نیز مانند فرزندان یعقوب گمان میکنند که اگر به الوهیت و مصلوب شدن عیسای مسیح ایمان بیاورند، به خدا کفر میگویند. آنها تنفر بیمورد و مبارزه با اعتقاد به خدای تثلیث را از یهودیان به ارث بُردهاند. آنان نسبت به پسرِ مصلوب شده خدا بیزاریِ بیامان را در سر میپرورانند. ولی با نفرتی که آنها از آموزه تثلیث دارند، کفرگویی خود را بر ضد خدای پدر، پسر و روحالقدس، آشکار و نمایان میسازند. از سوی دیگر، مذهبِ هندو اقتدار منحصر به فرد مسیح را رد میکند در هنگامی که وی را یکی از خدایانِ بسیار به شمار میآورَد.ا
ابرخی از مسیحیانِ لغزش خورده نیز با پرستش کردنِ شیطان، کفرگویی خود را از حد گذراندهاند. در جریانِ پرستشهای خود، مهمانیهای وحشیانه برگزار میکنند و حتی قربانیهای خونین به شیطان تقدیم میدارند. در حالی که شیطان را ستایش مینمایند دعای ربانی را در واژهها و مفهوم تحریف میکنند و ادای آن را درمیآورند. بدین ترتیب است که قدرت تاریکی چگونه تأثیر میگذارد بر هر کس که آگاهانه نجاتی را رد میکند که خدا در مسیح فراهم کرده است.ا
اولی در مسیح پناهگاهی است که جهنم توانا به رسوخ کردن در آن نیست. شبان نیکوی ما میفرماید: «گوسفندانِ من آواز مرا میشنوند و من آنها را میشناسم و مرا متابعت میکنند. و من به آنها حیات جاودانی میدهم و تا به ابد هلاک نخواهند شد و هیچکس آنها را از دست من نخواهد گرفت. پدری که به من داد از همه بزرگتر است و کسی نمیتواند از دست پدر من بگیرد. من و پدر یک هستیم» (یوحنا ۲۷:۱۰–۳۰).ا
ایهودیان میخواستند سومین فرمان را بهگونهای با دقتِ فراوان رعایت کنند که ترسیدند نام قدرتمند خدا را یا به اشتباه یا از روی سهو بر زبان آورند. همه میدانیم که نام چهار حرفی خدا در زبان عبری یَهُوَه است. به دلیلِ ماهیتِ مقدسی که نام یَهُوَه دارد، یهودیان از سده ۳۰۰ پیش از میلاد هُشیار بودند که از به زبان آوردنش در هنگام خواندن کتابمقدس خودداری کنند، و به جای آن «اَدونای» را بهکار بُردند. Jehovah در زبان انگلیسی واژهای است ساختگی که از پیوندِ حروف صدا دارِ واژه «اَدونای» به حروف بیصدای «یَهُوَه» ناشی شده است. نزدیک به ۱۵۲۰ میلادی بود که این نام ساخته شد. معمولاً منظور از نامِ اصلی و تلفظ آن «یَهُوَه» بوده است.ا
ااین مسأله ممکن است سبب شود که پرسشی پیش بیاید: آیا به هیچ وجه نباید نام خدا را بهکار ببریم؟ چگونه میتوانیم نام او را به شایستگی بر زبان آوریم تا در داوری و محکومیت قرار نگیریم؟ا
ا۱۰.۰۵ -- به زبان آوردنِ نام خدا به شایستگیا
اهرگز سومین فرمان ما را منع نکرده است که نام خدا را با نیّت درست بر زبان آوریم. در اینجا وعده بزرگی وجود دارد: «شما نام خدا را بیهوده بر زبان نمیآورید اگر آن را با ایمان، محبت و سپاسگزاری بهکار ببرید.» شهادتِ ایمانِ شما را خدا مانند مجرایی بهکار خواهد بُرد که آمرزش و نوسازی را به زندگی دوستان شما میرسانَد. نام او قدرتی جادویی ندارد که بتوانیم بر طبقِ اراده و آرزوی خودمان استفاده کنیم. خداوندِ زنده به وسیله نامش بنا بر آیندهنگری و نقشهاش کار میکند. پطرس رسول به آن مفلوج گفت: «به نام عیسی مسیحِ ناصری برخیز و بخرام.» سپس به بزرگان و رهبران قوم اسراییل بیان داشت: «به نام عیسی مسیحِ ناصری این کس به حضور شما تندرست ایستاده است» (اعمال رسولان ۶:۳، ۱۶، ۱۰:۴). باید شناختِ خود را درباره نام عیسی و قدرتی که دارد، عمیقتر کنیم. سکلاتِر، الهیدانِ برجسته، متونِ یونانیِ عهد جدید را از بَر یاد گرفته بود، ولی در پایان عمرش کتابی نوشت به نام، آیا عیسی را میشناسید؟ نباید درباره عیسی با بیدقتی سخن بگوییم، بلکه لازم است که خداوندمان را بهتر بشناسیم. بگذارید با دعا در کلامش عمیقتر رشد کنیم. بیایید بر روی هر واژه تعمق کنیم، و در نتیجه خدا به واسطه کلامش که عمیقاً در قلبهایمان ریشه دوانیده با ما سخن خواهد گفت.ا
ااگر تمام فصلها و آیهها را از هر دو عهدِ عتیق و جدید از بَر کنیم، این کار به ما کمک خواهد کرد تا شاهدانِ بهتری برای عیسی باشیم، زیرا کلام خدا دارای قدرت است و به ما حکمتِ روحالقدس را میدهد. فرخنده است مرد یا زنی که عمقِ وجود و حافظهاش را از سخنان خدا مملو میسازد. از این گذشته، شهادتهای ایمانداران و زندگینامه مردانِ برومندِ خدا میتواند سبب شود تا نام خدا و کار او را بهتر بشناسیم که این امر ایمان ما را قوی خواهد ساخت. خجسته میشویم هنگامی که مرتب در کلام خدا تفکر کنیم و دوستانِ ما نیز به وسیله شهادتِ ایمانِ ما خرسند و خوشحال خواهند شد.ا
ازمانی که کلام خدا را میشنویم، دیگر تنها نیستیم، بلکه خداوندمان را بیشتر و بیشتر میشناسیم. میتوانیم او را مستقیماً بخوانیم، زیرا نامش را میشناسیم. او از راهِ کتابمقدس با ما سخن میگوید و ما پاسخ او را در دعاهایمان میدهیم. چه افتخاری داریم که میتوانیم با آفرینندهمان درباره هر گناه، بیماری، دردسر و مصیبت گفتگو کنیم و او ما را بشنود. مشورت او بهتر از یک پزشک یا روانشناس است و ما را بیش از پدر زمینیمان دوست دارد. گناهان ما را به سبب کفاره مرگ عیسی کاملاً میآمرزد و به واسطه روح قدوسش که در ما ساکن است، قدرت حیات جاودانی به ما میبخشد.ا
ا۱۱.۰۵ -- ستایش خدا با تمام قلب و فکرمان!ا
اآیا بهراستی خدا را از صمیم دل ستایش و شکر مینماییم؟ همگی ما فراموش نکنیم که خدای توانا بر همه چیز، پدر ماست، یگانه پسرش رهاننده ماست و روحالقدس پشتیبانِ همیشگی و قوت ماست، پس بیایید شکرگزار باشیم. به جای پرستیدنِ خدا با ترس و لرز، باید او را درحُکمِ فرزندانش بپرستیم؛ فرزندانی که در کار او شادمانند یعنی برای امید مبارک و نجات کاملی که یافتهاند. از این پس دیگر لازم نیست که در گناه بمیریم، بلکه برای همیشه در مسیح زنده هستیم. بنابراین، اگر نتوانید با همسرایان بسرایید، میتوانید به تنهایی بسرایید، و اگر نتوانید با لبهایتان بسرایید میتوانید در قلبتان سرود بخوانید. اگر هر کسی نام پدر، پسر و روحالقدس را با اطمینان در دعا یا ستایشِ مسرتبخش بخواند، چنین کسان به خدای قادر مطلق احترام میگذارند و با ستایشِ کردنش وی را خشنود میسازند.ا
ااگر کسی هست که خدا را نمیشناسد، یا قلبش سخت شده یا وجدانش از گناهانِ پنهان ناراحت است، پس باید پندِ پطرس رسول را بپذیرد: «هر که نام خداوند را بخواند، نجات یابد» (اعمال رسولان ۲۱:۲). این برتری را داریم که بیپرده و سرراست با پدر آسمانیمان خدا، در نام عیسی گفتگو کنیم و او پاسخ ما را خواهد داد. از آن هنگام که خدا به ما نزدیک شده است ما نیز میتوانیم به او نزدیک شویم. نام خدا یعنی «پدر آسمانی» به ما دلگرمی میدهد که همه برکاتِ آسمانی برای ما مهیا گشته است. بنیادهای جهنم را نام عیسی به لرزه میاندازد، زیرا او برگناه، مرگ و شیطان چیره شد. روحالقدس پسر خدا را جلال میدهد، زیرا در نام اوست که حیات جاودانی و قوتِ بیهمتای خدا را به ما اهدا میکند. او همچنین به ما اطمینانِ خاطر، پاکی، شادی و آرامش میبخشد. درست همانگونه که خورشید پرتوهای بیشمار خود را روزانه به زمین میفرستد، نامهای خدای ما نیز که خدای تثلیث است، فیض از پسِ فیض بر ما ارزانی میدارد. با این وصف، چه کسی میتواند خدای پدر را شکر نگوید یا پسر را ستایش نکند و در قدرت روحالقدس دعا ننماید؟ قلب خود را برای روح تسلیبخشِ خداوند باز کنید، سپس یاد خواهید گرفت که چگونه خدا پاسخ دعاهای شما را بهراستی میدهد. پرستشِ خود را در نام عیسی تقدیم کنید که مورد قبولِ پدر آسمانی شماست. او را سپاس گویید و ستایش نمایید، زیرا شما را دوست میدارد، بازخریدتان کرده و حیات جاودانی به شما بخشیده است.ا
ا۱۲.۰۵ دادنِ شهادتِ ایمان به دیگرانا
اچه کسی میتواند خاموش بماند در وقتی که قلبش لبریز از سپاسگزاری و ستایش است؟ و چه کسی میتواند تجربه نجات را برای خودش نگه دارد هنگامی که میداند خدا میخواهد همه انسانها رستگار گردند؟ رسانیدنِ پیام به گمشده برای ما یک گزینش نیست، بلکه عیسای خداوند خودش به ما فرمان میدهد که برویم و خبر خوش را به همه بگوییم. پیروزی عیسی مسیح و بزرگی او باید به آگاهی همه برسد. پطرسِ رسول ما را تشویق میکند: «پیوسته مستعد باشید تا هر که سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد، او را جواب دهید» (اول پطرس ۱۵:۳). همچنین عیسی به ما هشدار میدهد: «هر که مرا پیش مردم اقرار کند، من نیز در حضور پدر خود که در آسمان است، او را اقرار خواهم کرد. اما هر که مرا پیش مردم انکار نماید، من هم در حضور پدر خود که در آسمان است، او را انکار خواهم نمود» (متی ۳۲:۱۰–۳۳).ا
اهنگامی که پولس رسول از حملاتِ همه دشمنان خدا خسته و درمانده شده بود، خداوند در شب به او ظاهر شد و به وی دلگرمی داد: «ترسان مباش، بلکه سخن بگو و خاموش مباش؛ زیرا که من با تو هستم و هیچکس تو را اذیت نخواهد رسانید؛ زیرا که مرا در این شهر خلقِ بسیار است» (اعمال رسولان ۹:۱۸–۱۰). خداوند به وی اطمینان خاطر داد: «تو را رهایی خواهم داد از قوم و از امتهایی که تو را به نزد آنها خواهم فرستاد، تا چشمان ایشان را باز کُنی، تا از ظلمت به سوی نور و از قدرت شیطان به جانب خدا برگردند، تا آمرزش گناهان و میراثی در میان مقدسین به وسیله ایمانی که بر من است بیابند» (اعمال ۱۷:۲۶–۱۸).ا
ادر غروبِ آن روزی که عیسی از مردگان برخاسته بود، اقتدار آسمانی خودش را به شاگردانی اهدا کرد که درها را از ترس بسته بودند: «چنانکه پدر مرا فرستاد، من نیز شما را میفرستم. و چون این را گفت دمید و به ایشان گفت: روحالقدس را بیابید. گناهانِ آنانی را که آمرزیدید، برای ایشان آمرزیده شد؛ و آنانی را که بستید، بسته شد» (یوحنا ۲۱:۲۰–۲۳). اگر شما این آیهها را از بَر کنید و درباره آنها در قلبتان تفکر نمایید، قوت و هدایت خواهید یافت تا بین ناباوران و خدانشناسانِ گمشده به بهترین وجه و مؤثرترین شیوه بشارت دهید.ا
ا۱۳.۰۵ -- خدمت کردن در نام خداوندا
اهنگامی که خداوند از راهِ کلامش با ما سخن میگوید و در دعا و ستایش پاسخ او را میدهیم و نام مقدسش را در برابر دوستان و نیز دشمنان اعتراف میکنیم، در آن صورت اقتدار نامش را تجربه خواهیم کرد. رسولان در نام مسیح بیماران را شفا دادند، دیوها را بیرون راندند، مردگان را زنده کردند و خودِ عیسی با کلامش دریای توفانی را آرام کرد. او پنج قرص نان را برای هزاران نفر افزایش داد، گناهانِ کسانِ توبهکار را آمرزید و با حیات جاودانیاش آنها را مبارک ساخت. عیسی میگوید: «پدر من تا کنون کار میکند، و من نیز کار میکنم» (یوحنا ۱۶:۵). نه تنها ما به نامش سخن میگوییم، ولی او نیز به واسطه ضعف ما کار میکند. هر وقت که پدر، پسر و روحالقدس در قلبِ باورمندان ساکن گردد، خدا از راهِ زندگی آنها معجزات و شگفتیها انجام میدهد. هیچ مسألهای نیست که فرزندانِ او چه قدر کوچک باشند، زیرا این پدر است که خودش کار را به انجام میرسانَد.ا
اهرگونه شهادتِ درست و مؤثر بر روی آنچه زندگی ایمانداران گواهی میدهد، بنا شده است. ما نمیتوانیم بگوییم خدا را متبارک میخوانیم و در همان حال نافرمانی کنیم! روحالقدس باعث میشود که رفتارِ مقدس داشته باشیم و از آنجا که او خودش قدوس است ما را تقدیس میکند. با توجه به سرآغاز دعای ربانی، عیسی به ما آموخت که نیایش ما برای «مقدس» بودن یا تقدیسِ نام خداوند با زبان و رفتار ما باشد. دعاهای ما دروغ و شهادت ما نادرست خواهد بود اگر زندگی ما قدرت خدا را رد کند و فروتنیِ بیریای ما را نشان ندهد.ا
ادرست است که بر خلافِ خواستمان گناه میکنیم، ولی در حضورِ آن یگانه قدوس در هم شکسته باقی میمانیم. گناهان ما از دید خدا مسایل ناچیزی نیستند و لازم است همیشه به یاد آوریم که با گناهانمان او را غمگین میسازیم. لیکن روحالقدس در هر شخصِ توبهکاری ساکن است و او را تسلی میدهد، و مطمئن میسازد که خون عیسی وی را از هر گناهی پاک میکند (اول یوحنا ۹:۱). واژه پدر به ما دلگرمی میدهد تا ایمان داشته باشیم و در نام خدای تثلیث زندگی کنیم. ما پارسایی و تقدیس خودمان را بر اثر شکیباییِ زیاد و محبتِ بیهمتای او تجربه میکنیم.ا
اآیا شما به راستی نام خدا را میدانید و میشناسید؟ آیا نام مقدس او بر زبان شماست؟ آیا روحِ قدوسِ خداوند در قلب شما ساکن است؟ در آن وقت و تنها در آن صورت است که میتوانید نام پدر، پسر و روحالقدس را به شیوه درست با محبت و احترام بیان کنید. باشد که خداوند شما را حفظ کند تا نامش را بیهوده بر زبان نیاورید و شما را هدایت نماید تا در تمام زندگیتان با خوشی او را ستایش کنید.ا