Waters of LifeBiblical Studies in Multiple Languages |
|
Home Bible Treasures Afrikaans |
Home -- Farsi -- The Ten Commandments -- 03 First Commandment: You Shall Have no Other Gods Before Me
This page in: -- Afrikaans -- Arabic -- Armenian -- Azeri -- Baoule -- Bengali -- Bulgarian -- Cebuano -- Chinese -- English -- FARSI -- Finnish? -- French -- German -- Gujarati -- Hebrew -- Hindi -- Hungarian? -- Indonesian -- Kiswahili -- Malayalam? -- Norwegian -- Polish -- Russian -- Serbian -- Spanish -- Tamil -- Turkish -- Twi -- Ukrainian -- Urdu? -- Uzbek -- Yiddish -- Yoruba
Previous Lesson -- Next Lesson اده فرمان - دیوارِخدا برای پاسداری از گمراه شدنِ انسانا
ا۰۳ -- نخستین فرمان: خدایانِ دیگر نداشته باشااخروج ۳:۲۰ ا ا۱.۰۳ -- ستایشِ امروز بُتهااااگر در یک کشور صنعتی زندگی کنیم به سختی مردمی را پیدا خواهیم کرد که بُتهای ساخته شده از چوب، سنگ یا حتی طلا را ستایش کنند. با این همه، اگر از آسیا یا آفریقا دیدن نماییم به یقین با بُتهای زیادی روبرو خواهیم شد که بسیاری از مردم آنها را به راستی با ترس ستایش میکنند.ا ادر یک مجله از شرکتهای هواپیمایی هندوستان، عکسی بود از دورگا، الهه جنگ، با شش بازویش که هر مهاجمی را بکُشد. کاسه سر انسانها دور و بَر دورگا پراکنده شده بود. همچنانکه او با شجاعت در جنگ بود، هر که میخواست به وی نزدیک شود با شلاقِ آتشی میسوخت که از دهانش بیرون میآمد. و در تمام زمانی که دشمنانش را نابود میکرد، خنده بر چهره داشت.ا امجسمههای کَندهکاری شده فیلها را در هندوستان خواهید یافت که نمایانگر خدای گاناهاتی هستند. هر از گاهی، هندوها گلهای خوشبو پیش آنها میگذارند. در جشنهای ویژه، فیلهای پلاستیکی را که دو یا سه طبقه بلندی دارند با حلقههای گلهای گوناگون آذینبندی میکنند. انبوه مردم همراه این بُتها در مسیر خیابانها میروند تا اینکه آنها را در رودخانه یا دریا بیاندازند با این امید که بهتر ماهیگیری کنند و آن منطقه از سیلابهای ویرانگرِ سالانه در امان باشد.ا ادر جریان یک جشنِ ویژه، هزاران گاو را به معابد میبرند و برای سالم نگهداشتن آنها آب مقدس روی گاوها میپاشند. سپس برای اینکه نشان دهند که گاوها را تقدیم کردهاند رنگهای روشن روی شاخهای آنها میکِشند.ا ااگر لازم شود از دشت لاداخ در آن سوی کوههای هیمالیا دیدن کنیم یا به یک کشور بودایی سفر نماییم، مجسمههای بزرگِ زرین و خندانِ بودا را خواهیم دید که مردم با احترامِ کامل در برابر آنها خود را به زمین میاندازند. یک سوم از انسانها هنوز بت پرستی میکنند و بدین ترتیب نخستین فرمان را میشکنند. این بت پرستان باور در قدرت این مجسمهها و تناسخ دارند. شمار زیادی از مردم در آفریقا و اندونزی هنوز در اسارت روحانیِ چنین آیینهایی هستند. دیگران نیاکان خود را میپرستند. ولی اگر آنها بتوانند اقتدار عیسی را تجربه کنند از هرگونه ترسِ ارواح، بت پرستی و غیبگویی آزاد خواهند شد. بدینسان، دیگر نیازی به افسونهای جادویی یا تسبیحهای آبی رنگ نخواهند داشت و بتهای مُرده را رد خواهند نمود، زیرا از کارایی هر روح پلید نگاهداشته میشوند.ا اپدر آسمانی ما، از هرگونه ترس، حتی از حاکمیت قوی جنها ما را میرهاند و از تمام کاراییهای جادوگری کاملاً ما را آزاد میسازد. خونِ عیسای مسیح، پسر خدا، پوششِ نهایی از همه قدرتهای شرور است. هر آنچه در نام قدرتهای تاریکی برای نفرینِ پیروان عیسی مسیح بر ضد آنها نوشته یا گفته شده، در نام خداوند ما تباه خواهد شد و کارایی نخواهد داشت. او برای کسانی که به سویش برمیگردند قلعه محکم بر جا میمانَد.ا ا۲.۰۳ -- بُتهای نوینِ امروزیااشوربختانه، یک شیوه تازه از پرستش بت در کشورهای صنعتی رایج شده که خودروها، تلویزیونها و چهرههای سرشناس جای مجسمهها را گرفتهاند. انسان بیشتر به فنّاوری نوین وابسته است تا به خدای زنده. او سوار خودرواش میشود و با سرعت زیاد روی جادههای آسفالت رانندگی میکند. برای مردمِ روزگارِ نوین خودرو بُت شده است. آنها سوارش میشوند و خویشتن را به قدرتش تسلیم میکنند. اگر چه بنیاسراییل در گذشته دور و بَرِ گوساله زرین رقصیدند، شهریگری نوین گِرد آخرین نمونه خودرو نوبتی میچرخد.ا ادارنده خودرو، برای خودرواش پسانداز و قربانی میکند؛ آن را پاک میسازد، جلا میدهد و صدای موتورش را بیشتر از صدای مردمِ دور و بَرَش میشنود. او زمان و پول هنگفت برای آن صرف میکند، بیشتر از آنچه برای فقیر خرج نماید. آیا آدمی برده و بنده فنّاوری نوین نشده است؟ سیل انبوه مردم به ورزشگاهها برای دیدن مسابقات اتومُبیل رانی و سایر رخدادهای ورزشی در روان است. ولی شمار کمی از آنها روی نیمکتهای کلیسا مینشینند و در پرستشِ همگانی شرکت میکنند.ا اعیسی به ویژه بر ضد پولدوستی به ما هشدار میدهد. او گفت: «هیچ کس نمیتواند خدا و پول را با هم خدمت کند، زیرا یا یکی را دوست خواهد داشت و از دیگری نفرت، یا خدا را رد خواهد کرد و به پول خواهد چسبید.» «پولدوستی ریشهای است که همهگونه بدی از آن به بار میآید.» سوسیالیسم و سرمایهداری هر دو یک هدف را دنبال میکند، زیرا در حالیکه سرمایهداران ثروتمند هستند، سوسیالیستها میخواهند از راه خشونت و فریب به ثروت دست یابند. امروزه نیز مردم گِرد گوساله زرین میرقصند. گمراه نشَوید، خدا را نمیتوان مسخره کرد. هیچ کس نمیتواند خدا و پول را با هم خدمت نماید. عیسی فقیر ولی خرسند بود. او به شدت به پیروانش بر ضد ثروت هشدار میدهد: «آنان که سودای ثروتمند شدن دارند، دچار وسوسه میشوند و به دام گرفتار میآیند» (اول تیموتاؤوس ۹:۶ ، متی ۲۴:۶ ، ۲۴:۱۹ از برگردان هزاره نو).ا اولی بُت برجسته و بارز که بر تمام فرهنگها و مذاهب جهان حکومت میکند خودپرستیِ بیاندازه ماست. هر کسی گرایش دارد فکر کند که از همه مردم بهترین، زیباترین و مهمترین است. اگر انسانها به راستی چنین فکری نداشته باشند، ولی به گونه غیر ارادی آن را میخواهند. هر کس گمان میبَرَد که مرکز جهان است. روزی از یک دختر بچه سه ساله پرسیدند: «دوست داری که چه باشی؟» پاسخ داد: «یک مجسمه.» «چرا؟» «تا همه مجبور باشند که به من نگاه کنند.» خودخواهی و غرور در خونِ ما جریان دارد. و این کاملاً مخالفِ روحِ فروتنِ مسیح است. عیسی گفت: «شما چگونه میتوانید ایمان آرید و حال آنکه جلال از یکدیگر میطلبید، و جلالی را که از خدای واحد است طالب نیستید؟» «از من تعلیم یابید، زیرا که حلیم و افتاده دل میباشم و در نفوسِ خود آرامی خواهید یافت. زیرا یوغ من خفیف است و بار من سبک.» «زیرا هر کس بخواهد جان خود را برهانَد آن را هلاک سازد، اما هر که جان خود را به خاطر من هلاک کند آن را دریابد.» «آیا تو چیزهای بزرگ برای خویشتن میطلبی؟ آنها را طلب منما» (یوحنا ۴۴:۵ ، متی ۲۹:۱۱–۳۰ ، ۲۵:۱۶–۲۶ ، ارمیا ۵:۴۵).ا ا۳.۰۳ -- پیروزی بر بُت پرستیااچرا باید جلوگیری کردن از پرستشِ سایر خدایان سوای خدا نخستین فرمان باشد؟ در واقع، تنها یک خدا هست. همه چهرههای سرشناسِ این جهان، موقتی هستند. تنها خدا برای همیشه زنده است. او ما را آفرید، پس شکوه و احترام از آن اوست. او مرکز تمام جهان است. خودپرستی و خودخواهی ما بایستی هر روز بشکند تا زمانی که توبه کنیم و خدا را با شادمانی خدمت نماییم. ما نیاز داریم که خودمان را در اختیار خدا بگذاریم. حساب بانکی، تندرستی و استعدادی که داریم نباید شالوده و اساسِ زندگی ما باشد.ا اابراهیم اسحق را که وارث قانونیاش بود و برای داشتن او بسیار انتظار کشیده بود، خیلی دوست داشت. او آن قدر با پسرش مشغول شده بود که به نظر میرسید اسحق مهمتر از خدا بود. پس خداوند خادمش را آزمود. او به ابراهیم فرمان داد تا پسر عزیزش را مانند یک قربانی سوختنی به وی تقدیم نماید. ابراهیم میخواست تا آنچه به نظر غیر ممکن میآمد را انجام دهد و پسرش را مانند یک قربانی به خدا تقدیم نماید و جلال را تنها به خدا بدهد. با این همه، در آخرین دقیقه خدا نگذاشت که ابراهیم پسری را که خودش به او وعده داده بود، بکُشَد و به جایش قوچی را نشان داد. در این حالتِ آشفتگیِ درونی که ابراهیم داشت، خدا در زمانی جلال یافت که عاقبت او آماده شد تا از پسرش جدا شود. او ثابت کرد که خداوند را بیشتر از پسرش دوست داشت.ا اما نیز باید هر چند وقت یک بار خودمان را بیازماییم و ببینیم که بتهای کوچک یا بزرگ بین ما و خداوند قرار گرفتهاند یا نه. شاید آنها کتابها، جواهرات، نقاشیها، خاطرات، سرگرمیها، عادتها، پول، خانهها و چیزهایی از این قبیل باشند. گاهی حتی ممکن است که انسانها قلبهای ما را تسخیر کنند.ا اوسوسه بُت پرستی در کسانی آشکار است که از فرمانروایان خودشان بت میسازند. تمام مردم شیفته و مجذوبِ ناپلئون، آتاتُرک، هیتلر، عبدالناصر، خمینی و دیگران شده بودند. با این همه، کتابها و یادداشتهای سیاسی آنها اغلب پس از مرگشان فوری سوزانده و نابود میشود. ارمیای نبی بر ضد هرگونه شیفته مردم شدن یا وابسته بودن به کمک انسانی هشدار میدهد. «ملعون باد کسی که بر انسان توکل دارد و بَشَر را اعتماد خویش سازد» (ارمیا ۵:۱۷).ا اخیلی وقتها مردم از هنرپیشگانِ سینما یا قهرمانان ورزشی بهگونهای ستایش و تمجید میکنند که گویا آنها خدایان هستند. آنها به وسیله کنسرتهای موسیقی افسون میشوند و در ورزشگاهها تبدیل به تودههای هیجان زده میگردند. در اینجا لازم است که مراقب باشیم. ما نمیگوییم که خدمت کردن و گرامی داشتنِ مردم گناه است. ولی این خیانتِ روحانی است که انسانها را بیشتر از خدا دوست داشته باشیم یا بر آنها توکل کنیم. آیا خدا در یک عهدِ جاودانی با ما پیوند نیافته است؟ جای شگفتی نیست که مسیح مردمی را که خدا را با تمام دلشان دوست ندارند، از ته دل وی را احترام نمیکنند یا تنها به او توکل نمینمایند «نسلِ شرور و زناکار» مینامد.ا ااز آنجا که انسان به سبب پشت کردن به خدا و رد کردن او خود را خالی میبیند، امروزه به دنبال شکلهای گوناگون بُت پرستی میرود تا خلاء درونیاش را با آنها پُر سازد. خداوند، خدای غیوری است که میخواهد به تنهایی مالک قلب ما باشد. او خُشنود نیست که یک بخش از قلب ما یا بیشترِ آن را در اختیار داشته باشد. او میخواهد قلب ما را کاملاً و برای همیشه تسخیر کند. بنابراین، بُت های باستانی و امروزی باید از زندگی ما ناپدید شوند و لازم است که پیمان خود را با پدر آسمانیمان دوباره تازه کنیم. از خودتان بپرسید که بُتهای پنهان در زندگی شما کدامند و چه کار باید انجام دهید تا برای همیشه نابود گردند؟ا ا۴.۰۳ -- آیا باورِ مسیحی بر خلافِ نخستین فرمان است؟اایهودیان و مسلمانان میتوانند تا به اینجا با برداشتِ مسیحی از ده فرمان موافق باشند. ولی آنها مسیحیان را سرزنش میکنند که با اعتقادشان نخستین فرمان را زیر پا میگذارند. گفتمان آنها این است: «شما مسیحیان به راستی کافر هستید، زیرا نخستین و بزرگترین فرمان را میشکنید. شما با ادعای اینکه سه خدا وجود دارد و یکی از آنها بر روی صلیب مُرده است، به خدا کفر میگویید.» مسیحیان را یهودیان و مسلمانان متهم به کفرگویی میکنند، زیرا آنها به یگانگیِ تثلیثِ اقدس باور دارند.ا اچگونه عیسی خودش به چنین اتهامی پاسخ داد؟ روزانه عیسی با اینگونه حملهها روبرو میشد که از سوی مردمِ سختدل بود. عیسی یگانگی خود را با خدای پدر بسیار روشن تشریح کرد: «من و پدر یک هستیم» (یوحنا ۳۰:۱۰). هرگز او نگفت که «من و پدر دو تا هستیم» بلکه یک هستیم! سپس او فرمود: «من در پدر هستم و پدر در من است.» پیش از اینکه دستگیر شود، او برای شاگردانش دعا کرد و گفت: «تا یک باشند چنانکه ما یک هستیم» (یوحنا ۲۲:۱۷). این سخنان به یگانگیِ تثلیثِ اقدس شهادت میدهند. شکلِ چندگانه در اینجا مفهومِ یگانه دارد. عیسی برای یگانگیِ کاملی دلیل آورد که با خدای پدر دارد. این راستی را نمیتوان با مبادی ریاضی درک کرد. «احدی جز به روحالقدس عیسی را خداوند نمیتواند گفت» (اول قرنتیان ۳:۱۲). این یک راستیِ روحانیِ جاودانی است. اگر ما نسبت به روحِ خدا باز نباشیم واقعیتهای روحانی را نمیتوانیم بفهمیم.ا اعیسی گفت: «اگر کسی مرا محبت نماید، کلام مرا نگاه خواهد داشت و پدرم او را محبت خواهد نمود و به سوی او آمده نزد وی مسکن خواهیم گرفت» (یوحنا ۲۳:۱۴). عیسی به پیروانش وعده داد که روحالقدس در آنها ساکن خواهد شد. در همان وقت، آنان را مطمئن ساخت که با پدر آسمانی یگانگیِ کامل دارد و هر دوی آنها در قلوب پیروانش ساکن خواهند شد.ا امسیحیان باور به سه خدای جدا از هم ندارند، بلکه به یک خدا ایمان دارند که خودش را درحُکمِ پدر، پسر و روحالقدس آشکار کرده است. با اقرار کردن به یگانگیِ تثلیث، ما نخستین فرمان را نمیشکنیم، بلکه آن را به انجام میرسانیم. از آنجا که در مرگِ عیسای مسیح با خدا آشتی کردیم، روحِ خدا بر قلبهای ما ریخته شده است. روحِ با وفای خدا ما را تشویق میکند که خدا را پدر بخوانیم و نام پدرانه او را تقدیس نماییم. ما به عیسی نیز باور داریم و با تمام قلبمان به او مهر میورزیم، زیرا «محبت خدا در دلهای ما به روحالقدس که به ما عطا شد، ریخته شده است» (رومیان ۵:۵). لازم است بپذیریم که یگانگیِ تثلیثِ اقدس مخفی است برای کسانی که به وسیله روحالقدس از سر نو زاده نشدهاند و در جستجوی یافتنِ این راستیِ پُر شکوه نیستند.ا ادرحقیقت، قرآن به تثلیثی حمله نمیکند که مسیحیان بدان باور دارند. به جایش، به یک تثلیثِ ساختگی یورش میبَرَد که مورد حمله تمام کلیساهای مسیحی نیز هست و با آن مخالفت میکنند. نبردِ قرآن بر ضدِ تثلیثِ پدر، مادر و پسر است (سوره مائده ۱۱۶:۵). قرآن همچنین با این باور مخالفت میکند که خدا، عیسی پسر مریم (سوره مائده ۱۷:۵ ، ۷۲) یا سومین از سه است (سوره مائده ۷۳:۵). بله البته، برداشتِ درست از تثلیثِ اقدس در کتابمقدس این است که یکتاییِ جاودانی یا یگانگیِ خدا شامل بر پدر، پسر و روحالقدس است. یعنی تثلیثِ پدر که از راهِ کلمهاش سخن میگوید و از طریقِ روحش کار میکند. ما تثلیثِ زیستی را که شامل است بر پدر، مادر و پسر نمیپذیریم؛ و همچنین رد میکنیم که خدا، مسیح پسر مریم است. ما به خدای پدر، خدای پسر و خدای روحالقدس درحُکمِ تنها خدای یگانه اقرار میکنیم.ا ا۵.۰۳ -- عهد عتیق درباره تثلیث چه میگوید؟ااعهد عتیق دارای برخی اشارههای برجسته به یگانگی خدا در تثلیثِ اقدس است. حتی قرآن توانا به رد آنها نیست.ا ادر مزمور ۷:۲ و ۱۲ هزاران سال پیش از اینکه عیسی زاده شود مکاشفه خدا را درباره او میخوانیم: «تو پسر من هستی. امروز تو را تولید کردم.» او همچنین به مردم هشدار میدهد: «پسر را ببوسید، مبادا غضبناک شود و از طریق هلاک شوید.»ا ااشعیا ۱۴:۷ هفتصد سال پیش از زاده شدن مسیح بیان میدارد: «اینک باکره حامله شده پسری خواهد زایید و نام او را عمانوییل (خدا با ما) خواهد خواند.»ا ااشعیا ۶:۹ در بر گیرنده وعده بزرگی است: «زیرا که برای ما وَلَدی زاییده و پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مُشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سَروَر سلامتی خوانده خواهد شد.» این سخنانِ الهی در عهد عتیق گواه بر خدایی عیسی و یگانگی کامل او با پدر است.ا ابنا بر دوم سموییل ۱۲:۷–۱۴ به داوود پادشاه وعده داده میشود که یکی از پسران او که «از نسلش بیرون آید» در همان حال پسر خدا هم خواهد بود.ا ادر مزمور ۱:۱۱۰ میخوانیم: «یَهُوَه (خداوند) به خداوندِ من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانت را پای انداز تو سازم.» آیا دو خداوند وجود دارد؟ هرگز! با این همه، آیههای فوق یگانگیِ کاملِ بین خدا، یعنی پدر، پسر و روحالقدس را نشان میدهد.ا ااز ابتدا خدا به شکلِ جمع سخن گفته است: «آدم را به صورتِ ما و موافقِ شبیه ما بسازیم» (پیدایش ۲۶:۱).ا ااین آیهها بر ما نمایان میسازد که شهادت به یکتا بودنِ تثلیثِ اقدس داستانِ ساختگی مسیحیان نیست. بلکه حقیقتی است که خدا هزاران سال پیش از زاده شدن مسیح آشکار کرده است. چه کسی میتواند در برابر مکاشفه خدا ایستادگی کند؟ا ا۶.۰۳ -- اشارههای قرآن به الوهیّت مسیحاانه تنها تورات، مزامیر و پیامبران گواه بر یگانگی خدا، یعنی پدر، پسر و روحالقدس هستند، بلکه قرآن نیز دارای آیههایی است که شهادتِ مسیحیان را تأیید میکند. اگر هر مسلمانی قرآن را با فکری باز بخواند از راهِ آیههایی متقاعد خواهد شد که به زاده شدن عیسی از مریم باکره میپردازد. عیسی بدون دخالت هیچ انسانی درحُکمِ کلمة الله زاده شد. الله روحش را در مریم باکره دمید و از این رو، عیسی زاده شد (سورههای انبیا ۲۱ : ۹۱ و تحریم ۱۲:۶۶).ا اسورههای آل عمران ۴۵:۳ ، نساء ۱۷۱:۴ و مریم ۳۴:۱۹ به گونه ویژه تأکید میکنند که عیسی تجسم کلمة الله و روحی از اوست. این آیهها بازتابِ اسلامی از انجیل یوحناست: «کلمه جسم گردید و میانِ ما ساکن شد، و جلال او را دیدیم» (یوحنا ۱۴:۱).ا ادر سورههای بقره ۸۷:۲ ، ۲۵۳ و مائده ۱۱۰:۵ میخوانیم که مسیح از روحالقدس تقویت شده بود که توانست از گِل چیزی به شکل پرنده بسازد و از راهِ دمیدن در آن، زندهاش کند. با اجازه الله او نابینا و جذامی را شفا داد و مرده را زنده گردانید. این هماهنگی که در کار بین الله، مسیح و روحالقدس هست در قرآن به روشنی آشکار شده است. چرا مسلمانان بر ضد خدا و مسیحاش شورش میکنند؟ا ادر سوره مریم ۲۱:۱۹ میتوانیم بخوانیم: «او را برای مردم نشانهای قرار دهیم و رحمتی باشد از سوی ما.» همواره جای شگفتی دارد که الله در قرآن به شکل جمع سخن میگوید و مسیح را رحمتی از سوی رحمان مینامد. به بیان دیگر، او دارای همان ذات از ماهیت الهی است.ا ااشارههای بسیاری در عهد عتیق و قرآن هست که یگانگیِ تثلیث را ثابت میکند. ما تشویق میشویم که برای بزرگ ساختن و برافراشتن نام خدا به فرشتگان بپیوندیم: «قدوس، قدوس، قدوس، یَهُوَه صبایوت؛ تمامیِ زمین از جلال او مملو است» (اشعیا ۳:۶). بازگویی سه بار «قدوس» نشان میدهد که پدر قدوس است، پسر قدوس است و روحالقدس قدوس است و آنها در یک قدوسیتِ کامل هستند.ا ا۷.۰۳ -- باورِ مسیحی به الوهیّت مسیحااگزافهگویی نبود در وقتی که رسولان مسیح با یکپارچگی تمام به خداییِ او شهادت میدادند. با وجودِ خطر مرگ، پولس آشکارا به آگاهی مردم رساند: «مسیح، صورت خدای نادیده است» (کولسیان ۱۵:۱). یوحنا اقرار میکند: «کلمه جسم گردید و میانِ ما ساکن شد، پُر از فیض و راستی و جلال او را دیدیم؛ جلالی شایسته پسر یگانه پدر» (یوحنا ۱۴:۱). پطرس رسول شهادت میدهد: «تویی مسیح، پسر خدای زنده» (متی ۱۶:۱۶).ا اشورای نیقیه ایمانِ مسیحی را بدین گونه خلاصه کرد: «مسیح خداست از خدا، نور از نور، خدای راستین از خدای راستین، زاده شده نه آفریده شده، هم ذات با پدر.»ا امسلمانان و یهودیان با آموزههای تقلبی بر توانا بودن خدا بر همه چیز و کس، محدودیت میگذارند. چه کسی میتواند مکاشفه خدا را از خودش آنگونه که هست رد نماید؟ چه کسی حق دارد جلوی قادر مطلق را از داشتنِ پسر و قربانی کردن او برای نجات جهان بگیرد؟ خدا آزاد است! مسیح پیش از آفرینش وجود داشت. او انسان شد تا جهان را با خدا آشتی دهد و آرامشِ آسمانی را دوباره برقرار سازد. مسیح برای رستگار ساختن جهان انسان شد. او بیگناه باقی ماند تا بتواند گناهانِ جهان را بردارد. یحیای تعمید دهنده به این رسالتِ الهی اشاره میکند: «اینک بره خدا که گناه جهان را برمیدارد!» (یوحنا ۲۹:۱). به همین سبب است که به فرزند خواندگی پذیرفته شدیم و از آنجا که گناهانمان آمرزیده شده است خدا را پدر آسمانی ما میخوانیم. مسیح نجاتی بزرگ را نه تنها برای مسیحیان بلکه برای همه انسانها بنیاد نهاده است. رستگاری او برای هندوها، بوداییها، یهودیان، مسلمانان و خدا ناباوران است. عیسی به هر کسی که به وی کاملاً ایمان بیاورد و او را درحُکمِ خداوند و نجات دهندهاش بپذیرد، حیات جاودانی میبخشد. پسر ما را به سوی پدر هدایت میکند و پدر ما را به سوی پسر جذب مینماید. در تعمید عیسی در رودِ اردن خدا خودش را مکشوف ساخت: «این است پسر حبیبِ من که از او خُشنودم» (متی ۱۷:۳).ا ا۸.۰۳ -- هدفِ نخستین فرمان چیست؟ااهدفِ نخستین فرمان، خیلی ساده این است که خدا را محبت کنیم. موسی این افتخار را در مهمترین فرمان بیان کرد: «یَهُوَه خدای خود را به تمامیِ جان و تمامیِ قوتِ خود محبت نما» (تثنیه ۵:۶). ما یا خدا را محبت میکنیم و در هماهنگی با روحش زندگی مینماییم، یا او را دوست نداریم و بر خلاف ارادهاش زیست میکنیم. اگر خدا را محبت نماییم، درباره او فکر میکنیم، به او گوش میدهیم، خواست او را به جا میآوریم و برای او زندگی میکنیم. همچنین مانند عروسی که منتظر دامادش میباشد برای او انتظار میکشیم و نامههایش را بارها و بارها میخوانیم. ولی کسانی که بر غرورشان اصرار میورزند و خودشان را مانند خدایانِ کوچک میپندارند، به خدای راستین پشت میکنند. آنها آشکارا کلام خدا را فراموش مینمایند و در سخت دلی که دارند سرانجام زیر غضب خدا خواهند افتاد و خُسران خواهند دید.ا اولی کسانی که مسیح را دوست دارند نسبت به روح خدا باز هستند. آنها آمرزش را برای تمام گناهانشان دریافت میکنند و در قدرت روحالقدس قدم برمیدارند. از آنجا که آنها هر روز دعا میکنند تا نام خدای پدر در زندگی و خانهشان تقدیس کرده شود، به صورتِ پدر آسمانیشان دگرگون میشوند. اگر ما به راستی خدا را محبت کنیم، به سوی او برمیگردیم و فیض از پی فیض مییابیم. پاکی وجدان را روزانه تجربه میکنیم، در آزادیِ فرزندانِ خدا زیست مینماییم و در خدمت روحانیاش سهیم میشویم. کسانی که خدا را به راستی دوست دارند بُتها را از زندگیشان بیرون میکنند و در عهد تازهای پا بر جا میمانند که راز آن در ریشه زندگی و ایمان ما آشکار شده است: «خدا محبت است و هر که در محبت ساکن است در خدا ساکن است و خدا در وی» (اول یوحنا ۱۶:۴).ا |